روشهای برپایه سنجش مولکولی
تکنیک فیلتراسیون اپیفلوروسنس:
میکروسکوپ فلوروسنس یک متد بسیار سریع برای شمارش میکروبها فراهم میکند و احتیاج به هیچ زمانی برای انکوبه شدن وجود ندارد. موفق ترین روش در این نوع شناسایی، روش فیلتر اپی فلوروسنس مستقیم (DEFT) است که نخستین بار برای تشخیص و شناسایی آلودگی های شیر خام به کار رقت، اما برای موارد دیگر نیز استفاده میشود. در این تکنیک نمونه مایع از یک فیلتر غشایی استریل عبور کرده و سپس ماده فلوروکروم آسیردین نارنجی به فیلتر اضافهشده و پس از مدتزمان اندکی تماس، فیلتر شسته میشود. در نهایت باکتریها توسط میکروسکوپ فلوروسنس شمارش میشوند. اگرچه این روش بسیار سریع است، اما احتیاج به فرد متخصصی برای انجام آن است و احتمال ایجاد خطای انجام دهنده آزمون بسیار است؛ همچنین احتیاج به تکنولوژی میکروسکوپ فلوروسنت دارد.
روش های شناسایی بیوشیمیایی میکروارگانیسم ها – بخش اول
تکنیک فلوروسنت-آنتی بادی:
این تکنیک برای شمارش گروه ویژهای از میکروارگانیسمها بهصورت in Situe به کار میرود. این تکنیک بهعنوان یک روش بسیار حساس رنگ سنجی توسعهیافته است. این روش پتانسیل بسیاری برای کاربرد در حوزه های مختلف میکروبیولوژی دارد که منجربه پایش آنلاین زیستتوده در فرمانتور و کپکها شده است. در این روش با تزریق اجزای میکروارگانیسم به داخل بدن حیوان آزمایشگاهی ،آنتیبادی مکمل آن جز (مثلاً پروتئینهای غشایی) ساخته میشود. پس از خالص سازی این آنتیبادیها و برچسب زدن مواد فلورسنت به آنها (مانند ایزوتیوسانات فلوروسین)، آنتیبادیهای برچسب خورده را با نمونه در سطح فیلتر تماس میدهند. اگر میکروب خاصی وجود داشته باشد، به آنتیبادی مکمل خود متصل شده و ازاین طریق باکتری بهصورت فلورسنت زیر میکروسکوپ نمایان میشود. شکل زیر شماتیکی از این تکنیک را یه صورت مستقیم و غیر مستقیم نشان می دهد.
عدم مزیت این روش، محدود بودن انواع آنتیبادی مکمل میکروارگانیسمهای ویژه است. بنابراین برای توسعهی چنین روشی باید تعدادی انواع آنتیبادیها توسعه یابد. همچنین استفاده از آنتیبادی بسیار هزینهبر است و اغلب برای حفظ و نگهداری آنها به محیطی یخچالدار نیاز است.
بیولومینوسنس:
بیولومینوسنس یک روش سریع و بسیار حساس برای شناسایی باکتریهاست. سنجش براساس این فرضیه است که سلولهای زنده یکگونه مشخص باکتری، دارای میزان ثابت آدنوزین تری فسفات (ATP) هستند که بهسرعت هنگام مرگ سلولی از بین میرود. اندازهگیری ساده این ماده، واکنش آن با لوفرین است که توسط آنزیم لوفریناز کاتالیز میشود و درنهایت منجربه تولید یک فوتون نوری میگردد. . در ادامه واکنش انجام شونده از این طریق در شکل زیر بیانشده است.
یک فوتون رنگی در هر هیدرولیز مولکول ATP تولید میشود که میتواند با فتومتر اندازهگیری شود که حساسیتی حدود 4-10 مول ATP دارد؛ نور تولیدشده متناسب با میزان ATP موجود است و بنابراین غلظت ATP در نمونه، تعداد میکروارگانیسمهای موجود در آن را نشان میدهد. به علت حساسیت بالای این روش، سرعت شناسایی تقریباً ده دقیقه است. این روش در نمونههایی مانند شیر و آب احتیاج به زمان بیشتری دارد. چراکه زمانی اضافی لازم است تا سایر ATP های غیرباکتریایی موجود در سلولهای سوماتیک از بین بروند. همچنین در سلولهایی که فعالیت بیشتری دارند، مقدار ATP بیشتر است و در سلولهایی که فعالیت کمتری دارند، مقدار ATP کمتر است، بنابراین ممکن در شمارش خطا وجود داشته باشد. علاوه براین، یک فوتومتر با قیمتی نسبتاً گران لازم است تا میزان نور خروجی را اندازهگیری کند.
برهمکنش آنتی ژن-آنتی بادی (میکروالایزا):
این تکنیک برای تخمین زیستتوده باکتریها از جمله باکتریهای SRB به کار میرود. در این روش آنتیبادیها در محیط کشت با استفاده از گلوتارآلدهید به آنزیم کنژوگه میشوند. کنژوگه حاصله هم فعالیت آنزیمی دارد و هم فعالیت ایمونولوژیکی. این روش بیشتر برای تشخیص آنتیبادی، آنتیژن و بیماریهای عفونی بدن انسان است و نتایج آن کمتر از 103 سلول را در میلیلیتر شناسایی میکند. نتایج نشان میدهد که تعداد شمارش شده با این روش در مقایسه با تکنیک شمارش پلیت و MPN تعداد بیشتری است. این روش احتیاج به چندین مرحله شستشو دارد.
در این روش از نانوذرات مغناطیسی که آنتیبادیها بر سطح آنها ایموبلایز شدهاند هم استفاده کردند. پس از 10 دقیقه تماس این ذرات با نمونه، میکروارگانیسمها جذب سطح شده و پس از جدا کردن آنها و انتقالشان به محیط کشت اختصاصی، نوع باکتری شناسایی میشود (Dynabead). درزمینه الایزا و ادغام آن با روشهای الکترونی مطالعات زیادی شده است که جای بحث آن در این مطلب نیست. شکل زیر خلاصهای از این تکنیک را نشان میدهد.
این روش اگرچه حساسیت بالایی دارد اما آنلاین نیست و تهیه آنتی بادیها هزینهبر است و نگهداری آنها در دمای یخچال است. در این روش برای انجام مراحل شناسایی به مهارت اپراتوری بالا نیاز است.
نوکلئیک اسید:
واحدهای سازنده DNA و RNA است و بهطورکلی در تمام سلولهای زنده موجود است و ممکن است بهعنوان شاخص کلی زیستتوده میکروبی استفاده شود. عدم مزیت این روش کلی شامل عدم تمایز میان باکتریها از زیستتودههای دیگر و قارچ میباشد. خطاهای فرآیندی میتوانند به دلیل نوکلئوتیدها و پپتیدهایی که وزن مولکولی کمتری دارند و با طیف جذب از طریق ایجاد یکسری واکنشهای رنگی مداخله میکنند، ایجاد شوند.
واکنش زنجیری پلیمراز (PCR) موافقت های زیادی را بهعنوان تکنیک تقویت نوکلئوئیک اسید بهصورت نمایی کسب کرده است و معمولاً برای تحقیقات و کاربردهای بالینی استفاده میشود. امروزه، این روش ممکن است برای آنالیزهای کیفی به کار رود که نیازمند تلاشهای بسیار برای تهیه تمپلت DNA قبل از تقویت و انحلال محصولات DNA با ژل الکتروفورز است. بههرحال نیاز به اطلاعات کمّی با کاربردهای ویژه منجربه توسعه بیشتر روش PCR شد.
محققان نشان دادند که میزان PCR تولیدشده شدیداً متناسب با غلظت DNA اولیه است. استفاده از اتیدیم برماید اخیراً بهعنوان روش استاندارد برای تلاشهای کمّی روشهای مبتنی بر PCR و DNA در ژل الکتروفورز استفاده میشود. روش PCR با استفاده از فلورومتر یتانسیل این را دارد که بتواند سریع و با حساسیت بالا باشد. فلوروکرومهای متفاوت میتوانند برای مشخصهیابی پرایمرهای PCR بهکارگرفته شوند. خلاصه ای از مکانیسم و مراحل انجام PCR در شکل 13 نشان داده شده است.
روش کمّی PCRمسقیماً در ژل آگارز بسیار حساس و توانایی شناسایی کمتر از 10 سلول در هر میلیلیتر را دارد و زمان آزمون تقریباً 3 ساعت است. به دلیل اینکه اینروش نسبتاً پیچیده و هزینهبر است، روش PCR معمولاً به عنوان ابزار آنالیز آزمایشگاهی استفاده میشود. بههرحال ممکن است در آینده روش های کاملاً خوکار، سریع، ساده و ارزان توسعه یابد.
پروتئین:
اندازهگیری محتوای پلیمری از طریق تخمین نیتروژن موجود در سلولها برای اندازهگیری مقدار توده زیستی به کار میرود. در این روش سلولها شسته شده و سپس از مدیا و محیط خارج سلولی ترشحشده توسط سانتیریفیوژ جدا میشوند. محتوای نیتروژن کلی سلولها میتواند با روش micro-Kjeldahl یا واکنشگر Nessler تخمین زده شود. مقدار نیتروژن بهدستآمده میتواند در فاکتور 25/6 ضرب شود تا محتوای پروتئینی نمونه به دست آید. این روش و نتایج به دست آمده از آن به اندازه بسیار زیادی به فاکتورهای متابولیکی، نیتروژنی و فیزیولوژیکی بستگی دارد و بنابراین صحت و اعتبار این روش سوالبرانگیز است. تصاویر واقعی از تجهیزات مورد نیاز برای انجام اندازهگیری مقدار نیتروژن نمونه در شکل 14 نشان داده شده است
لیپیدها و مشتقات آنها
فسفولیپیدها از ترکیبات اصلی غشای سلولی همه سلولهای زنده هستند، اما محصول ذخیرهای در میکروارگانیسمها نیستند. این روش شامل استخراج و بیرون کشیدن محتوای لیپیدی با استفاده از حلال مناسب است که متعاقباً از آن طریق میتوان به دیگر شاخصهای تودهزیستی مانند ATP دستیافت. مقدار فسفولیپید میکروارگانیسمها از 4-91 میلیگرم در هر گرم وزن خشک متغیر است. باکتریهای گرم منفی حاوی مقدار مشخصی پلیمرهای لیپوپلیساکاریدی در غشای خارجی هستند که میتوانند یک مبنایی را برای شناخت زیستتوده ایجاد کنند. همچنین این تست برای اندازهگیری سلولهای زنده است و مقدار در حد پیکوگرم در هر گرم را شناسایی میکند. لیپوپلیساکارید باکتریها بلافاصله پس از مرگ از بین میرود. ولی چندین مشکل همراه با این روش وجود دارد. مثلاً استخراج کمّی لیپوپلیساکاریدها از نمونه بسیار دشوار است.
فسفات/کربن سلولی
اندازهگیری کربن و فسفات سلولی شاخص نشانگر رشد هستند. روشهای خودکار شدهای در دسترس است که برای تشخیص مقدار کربن کلی در مواد بیولوژیکی استفاده میشوند. برای تشخیص فسفات، سلولها توسط سانتیریفیوژ جدا میشوند و در حضور ترکیب تری اسید هضم شده و سپس رنگسنجی میشوند. عدم مزیت این روش آن است که برداشت و شستشوی سلولها میتواند منجربه از دست رفتن سلولها و در مرحله بعد منجربه نشت ترکیبات محلول در آب شود که منجربه عدم تخمین توده زیستی میگردد. همچنین نیاز به ادوات پیچیده و مهارت اپراتوری برای شستشو و جداسازی نمونه وجود دارد.
آنزیمهای متابولیزه کننده و آنزیمهای اکسایش-کاهش
باکتریها معمولاً دارای آنزیمهای ویژه ای هستند که یا با آنزیمهای موجود در باکتریهای دیگر مشترک است و یا در سایر باکتریها وجود ندارد. از این ویژگی باکتریها می توان برای شناسایی باکتریهای ویژه استفاده کرد. در میان آنزیمهای موجود میتوان از آنزیمهای متابولیزه کننده (هیدرولیزکننده) و آنزیمهای احیاکننده (اضافه کننده هیدروژن) نام برد.
آنزیمهای متابولیزه کننده:
آنزیمهای متابولیزه کننده قادرند ماده مغذی خاصی را که در محیط کشت وجود دارد در طی فرآیند متابولیسم مصرف کرده و آنها را از مکانهای خاص پیوندی در ساختار مولکول بشکنند و به مواد کوچکتری تبدیل کنند. مواد کوچکتر معمولا دارای ویژگی کروموژنیکی یا فلوروژنیکی هستند و درصورتی که غلظت حضور آنها زیاد شود (افزایش غلظت از طریق فرآیند کشت دادن در محیط های مغذی رشد حاوی مواد متابولیزه شونده، انجام میشود)، می توانند معرف حضور همه باکتریهای دارای آن آنزیم خاص شوند. به عنوان مثال کلیفرمهای دارای آنزیمهای متابولیزه کننده ویژهای بهنام بتا-گالاکتوزیداز هستند که در شرایط معمولی یک سوبسترای گالاکتوپیرانوزیداز را هیدرولیز میکنند.
فرمولاسیون مورد استفاده برای تغلیظ غلظت عامل معرف این باکتریها شامل سوبسترای مغذی پروتئینی حاوی ONPG است. کلیفرم موجود در نمونه قادر است ONPG مغذی شناساگر را متابولیزه کند و پیوندهای میان پروتئینهای مغذی (گالاکتور-پیرانوزید) و پروتئین شاخص (ارتو-نیتروفنل، ONP) را از طریق فرآیند هیدرولیز بشکند. زنجیره پروتئینی مغذی باقی مانده مصرف میشود و مجدداً برای رشد مورداستفاده قرار میگیرد. پروتئین شناساگر مولکولی بعد از فرآیند شکست و آزاد شدن از پروتئین مادر زردرنگ است ( زمانی که به پروتئین مادر OPNG متصل است، بیرنگ میباشد). برای هر مولکول ONPG که توسط کلیفرمها متابولیزه میشود، یک ONP زردرنگ آزاد میشود که نشاندهنده حضور باکتریهای کلیفرم در نمونه است. از آنجا که هیچیک از باکتریهای هتروتروف نمیتوانند ONPG را در طول 24 ساعت متابولیزه کنند، بنابراین تشخیص بهطور ویژه تأیید کننده حضور کلیفرم در نمونه است.
مکانیسم تشخیص مثبت باکتری اشرشیاکلای نیز مشابه همین روش است. اگر باکتری اشرشیاکلای در نمونه موجود باشد، میتواند عامل مغذی-شناساگر MUG را بهطور مکمل هیدرولیز کند که منجربه تولید پروتئینهای مغذی گلوکورونید و پروتئین فلورسنت (متیل-آمبلی فرون) میگردد استفاده از این روش نیاز به تستهای تأییدی و یا کشتهای ثانویهای که بسیار زمان بر هستند را از بین میبرد. شکل 15 شماتیکی از عملکرداین سوبستراها را برای شناسایی کلیفرم نشان میدهد.
آنزیمهای اکسنده-کاهنده:
آنزیم های اکسنده-کاهنده (مانند آنزیمهای دهیدروژناز موجود در زنجیره تنفس باکتریهای هوازی یا آنزیمهای احیاکننده سولفات در باکتریهای کاهنده سولفات) یک واکنش شیمیایی اکسایش و یا کاهش را کاتالیز میکنند. در برخی مواقع در حین انجام این فرآیند محصولات فلوروسنت، رنگی و یا محصولات فرعی شناساگری (مانند گاز H2S، گاز CO2) ناشی از کاهش یا اکسایش یک پیش ماده ایجاد میشود که میتواند معرف حضور یک نوع آنزیم ویژه در نوع خاصی از باکتری باشد. با تشدید غلظت ماده تولید شده شاخص در طی فرآیند کشت در محیط های مغذی ویژه میتوان حضور یا عدم حضور باکتری ویژهای را در نمونه اولیه تشخیص داد.
بهطور مثال باکتریهای احیاکننده سولفات معمولاً در محیطهای بیهوازی سولفات را احیا کرده و به گاز سولفید هیدروژن و یا سولفیدهای محلول تبدیل میکند. چنانچه شرایط برای ادامه واکنش فراهم باشد، در طی یک فرآیند آنزیمی اکسایشی دیگر، سولفیدهای محلول به رسوبات فلزی رنگی و یا فلوروسنت تبدیل میشوند. شماتیکی از این فرآیند در شکل 16 نشان داده شده است.
روش های شمارش بیوشیمیایی میکروارگانیسم ها